چرا باید قوانین نانوشته شرکت خود را یادداشت کنید

چرا باید قوانین نانوشته شرکت خود را یادداشت کنید
قوانین و روشهای نانوشته برای انجام کارها – چه خوب و چه بد – در دنیای شرکت ها حک شده است. اغلب ، این هنجارها چنان در فرهنگ شرکت وارد می شوند که رهبران حتی به آنها فکر نمی کنند. اما اگر هنجارهای یک شرکت به طور مرتب مورد بازبینی قرار نگیرند تا اطمینان حاصل شود که آنها با اهداف سازمان مطابقت دارند ، و اگر رهبران مراقب نباشند که چگونه رفتار آنها به آنها کمک نمی کند ، می توانند از یک نیروی مثبت به سمت تخریب استفاده کنند.
البته ، هدایت اینکه کارکنان باید چگونه عمل کنند، به جای اینکه مستقیم آن را بیان کند ، گاهی اوقات یک روش موثر برای برقراری ارتباط است.
تمام مدت صریح و آشکار بودن نه تنها دست و پا گیر است. همچنین می تواند حامی یا توهین آمیز به نظر برسد.
اما حتی در فرهنگ های شرکت که حول و حوش هنجارهای محکم ساخته شده اند ، ایده خوبی است که رهبران هر از گاهی قوانین ، رفتارها و انتظارات بی ثبات را ارزیابی کنند. در اینجا آمده است:
- قوانین نانوشته را بنویسید. طبق ماهیت آنها ، قوانین نانوشته در هیچ کجا جز در ذهن مردم وجود ندارد. از خود بپرسید که کارمندان شما چه چیز در سر دارند و سپس آنها را روی کاغذ بگیرید. آیا کارمندان شما فکر می کنند بهترین راه برای پیشبرد کار این است که آنچه را که رهبران ارشد می گویند انجام دهند ، یا این که نشان دهند که می توانند برای خودشان فکر کنند؟ تا زمانی که توافق در مورد ادراکات موجود صورت نگیرد ، رسیدگی یا تغییر آنها غیرممکن است. همچنین باید از پرسنل خود بپرسید که فکر می کنند هنجار شرکت شما چیست. ممکن است از آنچه می آموزید تعجب کنید.
- هنجارهای پذیرفته شده خود را به چالش بکشید. رهبری باید حداقل سالی یک بار بنشیند و ارزیابی کند که آیا هنجارهای ناگفته ی موجود در سازمان ، منعکس کننده انتظاراتی است که رهبران فکر می کنند و تعیین کرده اند یا خیر. به این فکر کنید که آیا هر هنجار به شرکت کمک می کند تا به اهداف خود برسد. اگر یک هنجار خاص با نحوه عملکرد رهبران مطابقت ندارد ، از خود بپرسید که چرا بسیاری از کارمندان تصوری غلط دارند و سپس یک برنامه ارتباطات داخلی را برای تغییر آن اجرا کنید. این طرح احتمالاً بر آموزش تأکید خواهد کرد و باید رهبرانی از رأس سازمان را درگیر کند تا تأکید کند که مدیریت چگونه این سوء برداشت ها را جدی می گیرد.
- در هنگام حرکت اهداف، بیش از حد ارتباط برقرار می کنید. با تکامل شغل شما ، استراتژی شما تغییر خواهد کرد که به رفتارهای متفاوتی از طرف کارمندان نیاز دارد. اما اگر کسی به آنها نگوید کارمندان شما نمی توانند رفتار خود را تغییر دهند. شاید دستیابی مشتری زمانی هدف اصلی تجارت بوده است ، اما اکنون حفظ مشتری از اهمیت بیشتری برخوردار است.
اگر نگهداری مشتری به هدفی محرک تبدیل شود ، در این صورت کارکنان متهم به دستیابی به آن باید تلاش های خود را مستند کرده و آن را به سرپرستان و همکارانشان گزارش دهند. در مورد مدیریت ، تکرار وجود دارد ، زیرا یک پیام جدید یا اخلاق جدید در ابتدا در یک سازمان پخش نمی شود. این تغییر باید بخشی از یادداشت های همه جانبه ، هر آدرس شرکت و هر جلسه مدیریت ارشد باشد ، تا مدیران بتوانند این پیام را برای تیم های خود بگیرند. این امر به ویژه در ابتدای امر بسیار حائز اهمیت است ، زیرا بسیاری از افراد با بی سر و صدا در انتظار از بین رفتن آن ، به تغییر تغییر می دهند. مفروضات قدیمی اگر مورد بررسی و بررسی قرار نگیرند سخت می میرند. سعی کنید قوانین نانوشته را نادیده نگیرید.
منبع: https://hbr.org/2019/10/why-you-should-write-down-your-companys-unwritten-rules