خود تنظیمی
خودتنظیمی
محرک های زیست شناختی احساسات ما را هدایت می کنند . ما نمی توانیم آنها را نادیده بگیریم . اما از دست ما کار زیادی برای مدیریت آنها بر می آید . خودتنظیمی ، که شبیه یک مکالمه دائمی درونی است ، یکی از اجزاء هوش هیجانی است که مانع می شود ما زندانی احساسات خود بشویم .
افرادی که چنین مکالمه ای در درون خود دارند نظیر هر فرد دیگر خلقیات و محرک های احساسی بد را تجربه ، اما برای کنترل آنها و حتی انداختن آنها در مسیرهای مفید راه هایی پیدا می کنند .
مدیری را تصور کنید که به تازگی شاهد بوده است تیمی از کارکنانش تحلیل سرهم بندی شده ای به هیئت مدیره شرکت ارائه کرده اند . مدیر مذکور ممکن است تحت تأثیر ناراحتی ناشی از این وضعیت وسوسه شود که با عصبانیت با مشت روی میز بکوبد یا لگدی نثار صندلی کند . او ممکن است بالا ببرد و سر گروه فریاد بکشد . یا ممکن است پیش از آن که به همه بپرد ، در سکوت خوفناکی فرو برود و به همه خیره شود .
اما اگر این مدیر از موهبت خودتنظیمی برخوردار بود ، روش متفاوتی در پیش می گرفت . او با تأکید بر عملکرد ضعیف تیم بدون این که قضاوت عجولانه ای از خود نشان دهد کلمات خود را به دقت انتخاب می کرد .
سپس گامی به عقب برمی داشت تا دلایل شکست را بررسی کند : آیا این علل شخصی اند ( منظور فقدان تلاش است ؟ آیا عوامل پنهان دیگری وجود دارند ؟ نقش او در این افتضاح چه بوده است ؟ او پس از بررسی این پرسش ها ، تیم را فرا می خواند و پیامدهای واقعه را ترسیم و احساسات خود را درباره آن تشریح می کند . او سپس تحلیل خود را درباره این مسئله و راه حلی بسیار سنجیده برای آن ارائه می دهد.
منبع: کتاب ده مقاله از هاروارد مبانی مدیریت / نشر هنوز
منابع انسانی
Telegram & instagram: @hrgarden